نوشته های امید یعقوبی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متافیکشن» ثبت شده است

در ویرایش جدید، غلطهای املایی تصحیح شده. تا جایی که به ساختمان داستان صدمه ای وارد نشه تکرار جملات و برخی صفات حذف شده است. همچنین برخی بازنویسی برای راحت تر شدن کار خواننده و یکدستی با متن انجام گرفته است. 

با تشکر از خواننده هایی که با بازخوردهای خوبشون باعث بازنویسی این کار شدند، و تشکر ویژه از خانم توحیدی که در بازخوانی و ویرایش اینکار من رو همراهی کردند.



نامه ای به ژوپلین (ویرایش دوم)

دوست من، ژوپلین! من داستانهایی را که برایم فرستاده بودی خواندم. گفته بودی که نظرم برایت ارزشمند است و نیاز به راهنمایی داری. گفته بودی که مدتیست حال عجیبی داری، احساس می کنی رود آرام اندیشه هایت طغیان کرده و شهر خیالی ات را سیل برده. از شخصیتهای داستانی ات برایم گفتی که همه یا مرده اند یا دیوانه شده اند و بعضی هم به طرز عجیبی ناپدید گشته اند.


ژوپلین، من دوستت دارم و با عشق رشته به رشته افکارت را دنبال کرده ام و می دانم که از چه رنج می بری. تو پس از آن آتش سوزی تغییر کرده ای دوست من. وارد دنیای جدید شدی و به آن عادت نکرده ای. 


روزی را به یاد می آورم که با آن نگاه آرامت به کوه خیره بودی و غم در چهره ات موج می زد. یادت هست روز پس از آن فاجعه را؟ روزی که پرده های واقعیتت، پرده  هایی که همیشه جلوی چشمانت بود زیر شعله ها سوخت و خاکستر شد؟ به من می گفتی دیوانه شده ای. یادت می آید به مطب دکتر رفتیم و چقدر باهم خندیدیم؟ یادت هست که برگشتی و گفتی «گورباباش! واقعیت کدام است! همه چیز ادراک است و من هم درکم نسبت به همه چیز تغییر کرده و واقعیت جدیدی برایم زاییده شده؛ پس بیخیال همه چیز و بیا زندگی کنیم.»

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۳۸
امید یعقوبی